معنی پالان ساییده - جستجوی لغت در جدول جو
پالان ساییده
((دِ))
کهنه کار، باتجربه، رند
کهنه کار، باتجربه، رند
تصویر پالان ساییده
فرهنگ فارسی معین
پالان ساییده
رند، کهنه کار
رند، کهنه کار
تصویر پالان ساییده
فرهنگ فارسی عمید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر پالان سابیده
پالان سابیده
کهنه کار رند حقه باز
کهنه کار رند حقه باز
فرهنگ لغت هوشیار